اندکی تامل!!
اندکی تامل!!
جوانی موبایلش را که کنار قرآن گذاشته بود یادش رفت با خودش ببره و رفت بیرون از منزل " قرآن سوالی ازموبایل میکنه "
* چرا اینجا انداختنت ؟
موبایل:این اولین بار است که منو فراموش میکنه
قرآن : ولی من رو که همیشه فراموش میکنه
موبایل: من همیشه با اون حرف میزنم ،اونم با من
قرآن:منم همیشه بااون حرف میزنم ولی اون نه گوش میده ونه بامن حرف میزنه *
موبایل:آخه من خاصیت پیام دادن و پیام گرفتن دارم..
قرآن:منهم پیام و بشارتهای دارم و وعده های زیبا دادم ولی فراموشم میکنند*
موبایل:از من امواج و مطالب زیادی خارج میشه که ممکنه به عقل انسان ضرر بزنه ولی با این همه ضررباز هم منو ترک نمیکنه..
قرآن: ولی من طبیب روحها و نفسها و جسم "ها هستم با این همه درمان ،از من دوری میکنه
موبایل:از کیفیت من پیش دوستاش تعریف میکنه
قرآن:من بزرگترین مصدر کیفیت هستم ولی روش نمیشه از من پیش دوستاش تعریف کنه..
دراین بین صدای پا ی جوان آمد که " موبایلم یادم رفته "
موبایل: با اجازه شما ،اومد منو ببره،من که گفتم بدون من نمیتونه زندگی کنه....
قرآن"" من هم قیامت به خدایم شکایت میکنم وعرضه میدارم "یارب ان قومی اتخذو هذا القرآن مهجورا "
ای مسلمانان والله قرآن محجور مانده...
تامل_عبرت
تلاوت_قرآن
لحظات خوش با گروه بچه های مسجد عضویت
https://telegram.me/joinchat/BIRnWT69l-esIVD3ksRa7Q
موضوعات مرتبط: اسلام